تمام تنم میلرزد…
از زخمهایی که خورده ام…!!
من از دست رفته ام…شکس ته ام
می فهمی؟؟
به انتهای بودنم رسیده ام
اما…!
اشک نمیریزم
پنهان شده ام پشت
لبخندی که درد میکند
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در شنبه 7 خرداد 1392برچسب:
تنهای,
غم,
درد ,
ساعت
1:4 بعد از ظهر توسط یه نفر
| |